کد مطلب:152276 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:193

توبه ی زن گناهکار
در مدینه زن بدكاری زندگی می كرد كه روزی خود را از راه خودفروشی به دست می آورد! در منزل همسایه او، مردم اغلب به عزاداری امام حسین علیه السلام مشغول بودند


و جمعی در آن خانه گرد هم جمع می شدند و برای مصایب حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه می كردند و بعد از اتمام مجلس غذایی را كه تهیه دیده بودند، به آنها اطعام می كردند.

در همان خانه دیگی بر روی آتش نهاده بودند و طعام جهت جمعیت عزادار درست می كردند و اتفاقا آتش زیر دیگ خاموش شده بود!

زن بدكار برای برداشتن آتش از زیر اجاق به خانه ی آنها آمد و دید كه آتش زیر دیگ خاموش شده است. او مشغول روشن كردن آتش زیر دیگ شد و در حالی كه داشت آتش را روشن می كرد، دود به چشم او رفت و چند قطره اشك از چشمان او جاری شد.

چون آتش روشن شد، آن زن مقداری از آن را برداشت و به خانه ی خود برد. بالاخره پس از ساعتی بواسطه گرمی هوا، استراحت نمود و به خواب رفت.

در عالم رؤیا مشاهده كرد كه قیامت برپا شده است! ناگهان آتش زبانه گرفت و با غلها و زنجیرهای آتشین، او را بستند و به سوی دوزخ كشاندند.

در این وقت زن فریاد می زد ولی كسی به دادش نمی رسید. چون خواستند او را به آتش جهنم اندازند، ناگهان شخصی صدا زد: «از او دست بردارید.»

ملائكه عرض كردند: یابن رسول الله، این زن بدكار است و جمیع اوقات خود را به فسق و فجور می گذارند. حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: بلی، ولی امروز در همسایگی اش جمعی از شیعیان ما مشغول عزاداری من بودند، او رفته بود كه آتش بردارد، چند قطره اشك از چشمانش جاری شد و قدری از دستش برای ما سوخته


شد؛ او را ببخشید!

زن از خواب بیدار می شود. فورا خود را به آن مجلس می رساند. و توبه و انابه می كند و بالاخره مؤمنه می شود. [1] .


[1] كرامات الحسينيه ج 1، ص 188 - معالي السبطين ص 103 به نقل از منتخب - سحاب رحمت ص 99 به نقل از رياض الشهادة ج 2، ص 51.